شنیدهها حکایت از آن دارد که سید غلامرضا احمدی و شهرام دلبری دونفری هستند که در اولین روز مهلت قانونی برای نامزدی در انتخابات مجلس شورای اسلامی دهم ثبتنام کردهاند.

سبزیم كه از نسل بهاران هستیم
پاكیم كه از تبار باران هستیم
دور است زما تن به مذلت دادن
ما وارث خون سربداران هستیم
.
.
.
.
این وبلاگ قصد دارد به انتشار اخبار شهرستان سبزوار بپردازد، مخصوصا اخباری که سانسور می شوند و هیچ کدام از رسانه های سبزوار به انتشار آن نمی پردازند.
sbds.mihanblog@yahoo.com




بازدیدهای دیروز سایت : نفر
كل بازدیدهای سایت : نفر
بازدید این ماه سایت : نفر
بازدید ماه قبل سایت : نفر
تعداد نویسندگان سایت : عدد
كل مطالب ارسال شده: عدد
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
در سومین روز از مهلت یک هفته ای ثبت نام داوطلبان نامزدی انتخابات مجلس از حوزه انتخابیه سبزوار تا اکنون دو زن و یک مرد ثبت نام کرده اند.
بر اساس این گزارش رقیه بهشتی مقدم توپکانلو و زحل کیان مهر و علی اصغر آبسالان در این روز برای نامزدی انتخابات مجلس دهم ثبت نام کرده اند.
به این ترتیب تا الان ۹ نفر از حوزه انتخابیه سبزوار، جوین، جغتای، خوشاب و داورزن به عنوان داوطلب نامزدی انتخابات مجلس کار ثبت نام خود را نهایی کرده اند. /رصد
شنیده ها حکایت از آن دارد که از سه روز پیش نامزدی محمدرضا محسنی ثانی برای انتخابات مجلس دهم از حوزه انتخابیه شهرستان مشهد قطعی شده است./ رصد
معاون سیاسی و اجتماعی فرمانداری سبزوار از ثبتنام دو نامزد انتخابات دهمین مجلس شورای اسلامی در اولین روز ثبتنام خبر داد.
حسین میر دشتی بابیان اینکه حوزه انتخابیه سبزوار با پنج شهرستان دارای بیشترین شهرستان در یک حوزه انتخابیه است، گفت: مانند سالهای گذشته در روزهای پایانی ثبتنام تراکم بیشتری از سوی داوطلبان ایجاد میشود.
شنیدهها حکایت از آن دارد که سید غلامرضا احمدی و شهرام دلبری دونفری هستند که در اولین روز مهلت قانونی برای نامزدی در انتخابات مجلس شورای اسلامی دهم ثبتنام کردهاند./ رصد
ما را به دوستان خود معرفی کنید
این كوه و درّهها چو اسیر سكوت گشــت
فریاد خامشی است كه مرگش رسیده است
یك صیحة عقــــاب نوید حیات شــــد
خاكسترش دوباره به آتش كشـــیده است
این موجهای جانب ساحل، گزارشی است
صیاد، ماهیـان به كم و بیش دیده اســـت
شـاعر چو حسن یوســف باور، نظاره كرد
زنـدان تهمتش به دل و جان خریـده است
شعری كه زلف بســت به گیسوی اعتقاد
از شِكوههای شانه نشـان، دل بریـده است
شاعر شرافتش شــده كشتار نفس خویش
از كُشتن ای عجـب كه حیات آفریده است
داده عنـان وادِیهیمـون به دســــت دین
این گرگ و میش، طلعت روی سپیده است
مــوی سپید و قــد كمان، از كمال نیست
در زیر بار عشـــق و تعهّد، خمیده اســـت
اسـمی خوش است تا كه مسـمّی كند ترا
آری حمیــد صاحب خلقی حمیـــده اسـت
دنبالک ها: . - مقاله جنجالی خانم محدث پور ، معلم بازنشسته سبزواری، زنی که این مقاله را نوشت بازداشت شد!،
وبلاگ هزار گفتار جوین در مطلبی آورده است:
علت این درگیری به نقل از كارمندان شهرداری عدم درایت و تندمزاجی شهرداربوده است.
جالبتر از همه اینكه حاج محمدعلی شمس ابادی هم در موقع كتك خوردن شهردارش حضور داشته و حتی ریشندهایی هم داشته ولی بعدا گفته كه من با كتم ور می رفتم ومتوجه دعوانشدم درصورتی كه شهردار نقش برزمین شده و مشت ها پی درپی بر سر وصورت او فرود می امده ولی ظاهرا شورا هم از كتك خوردن شهردارش لذت می برده و اقدامی نكرده است.
شهردارپس از این موضوع غیبت نموده و تاكنون به شهرداری برنگشته است

ادامه مطلب
شهردار نقاب(جوین) با مراجعه به دفتر خبری روزنامه خراسان ونسیم جوین با ارائه مستندات و صورتجلسه عملیات اطفاء حریق در یکی از روستاهای این شهرستان که خارج از حریم خدماتی شهرداری نقاب است، به خبرنگار ما گفت: در تاریخ ۲۴/۵/۹۱ برابر گزارشات ثبت شده مامورین آتش نشانی این شهرداری و امضاء صورتجلسه توسط شهود و اعضاء شورای اسلامی روستا، پس از گذشت ۲۰ دقیقه از دریافت خبر اعلام آتش سوزی مامورین آتشنشانی شهرداری نقاب در محل حادثه، در روستای عباس آباد عرب در ۴ کیلومتری شهرنقاب حاضر می شوند. درحالیکه درگزارش سیما تاخیر ۴۵ دقیقه ای عنوان میشود!!
مهندس منطقی با بیان اینکه آتش سوزی در یک انبار روباز بسته های علوفه دامی درکنار منزل مسکونی یک روستایی اتفاق افتاده است، به خبرنگار ما گفت: حضور مامورین آتش نشانی در محل آتش سوزی ها نیازی به صدور مجوز و یا حکم ماموریت ندارد در حالیکه گوینده خبر شبکه خراسان و ۲۰ و ۳۰ بدون اطلاع از درستی خبر و یاحتی عقلانی بودن آن با آب و تاب خاصی می گویند: مامورین آتش نشانی به منزل شهردار مراجعه کرده تا مجوز و حکم ماموریت دریافت کنند!! و این موجب تاخیر ۴۵ دقیقه ای شده و آتش تمام علوفه های دامی یک کشاورز را به تلی از خاکستر تبدیل مینماید!!
مهندس منطقی با بیان اینکه هیچ عقل سلیمی باور نمی کند با وجود شبکه بی سیم شهرداری و تلفن همراه شهردار مامورین آتش نشانی به خانه شهردار مراجعه کنند درحالیکه شهردار در شب وقوع حادثه در شهرستان حضور نداشته است.
مهندس منطقی با بیان اینکه براساس آموزه های دینی ما، آبروی هر مسلمانی حتی از خونش نیز مهمتر است خاطر نشان نمود: برای این خبر سراسر کذب و غیر واقعی که موجب بدبینی مردم به این شهرداری شده و نگرانی هایی نیز در بین شهروندان و مسئولین بوجود آورده است، ضمن پیگیری موضوع از مسیر قضایی، آن را به آخرت واگذار می نمایم.
شهردار نقاب خطاب به مسئولین و گویندگان شبکه های تلویزیون اظهار داشت: نباید تصاویر و سوژه های خبری به صرف جذاب بودن و مردم پسند بودن از سیمای جمهوری اسلامی پخش شود. وی با انتقاد از بی توجهی مسئولین وخبرنگاران سیما به غیر واقعی بودن خبر و تصویر افزود: مجری شبکه خبر و ۲۰و۳۰ در گزارش مربوطه طوری از سوژه های خبری استفاده می کنند که بینندگان تصور می نمایند شخصی که با لباس زیر در محل حادثه حضور داشته و مصاحبه می کند همان شهردار است. درحالیکه نه با شهردار مصاحبه شده و نه به وی اطلاع داده شده است.
منبع: نسیم جوین
ماجرا با این تیتر "سلام سربدار" آغاز شد: "پسر عمه مقصودی در انتظار پست جدید" که بعد از مدتی با درج جوابیه ای در "پورتال شهرداری سبزوار " و ارسال غیر رسمی آن برای "سلام سربدار" روبرو شد که مدیران این سایت آن را عینا و با تیتر " لطفا چوب لای چرخ آبادانی نگذارید" انتشار دادند.
در این میان "صبح سبزوار "فارغ از این مباحث اقدام به انتشار مطلبی طنز در خصوص شهردار با تیتر " اندر افاضات شیخنا میرزا حسین مقصودی رضی ا... عنه " نمود که " سلام سربدار " نیز این مطلب را با نقل قول عینا و با همین تیتر " اندر افاضات شیخنا میرزا حسین مقصودی رضی ا... عنه" انتشار داد که نظرات مخاطبان ذیل آن بعد از مدتی تحت تاثیر تیترهای گذشته قرار گرفت.
با انتصاب ریاست سازمان فرهنگی هنری شهرداری " سلام سربدار" با انتشار این خبر بعد از چند روز اقدام به انتشار جوابیه ای بر جوابیه شهرداری با تیتر "ارادتنامه ای بر جوابیه شهردار" قوم دوستمان"" نمود.
در این بین مجله اینترنتی " اسرار نامه " فارغ از محتوا سعی کرد از زاویه ای دیگر با انتشار مطلبی تحت عنوان تیتر "خطر اختلاف افکنی،نشر اکاذیب،تهمت زنی و تمسخر مردم ومسئولین در برخی رسانه های محلی غرب خراسان " به این موضوع بپردازد.
تا آنجا که "سلام سربدار" با انتخاب تیتر "شهردار راز انتصاب پسر عمه اش را فاش کرد" به صورتی کم رنگ تر خط سیری خود را دنبال نمود ،واین بهانه ای شد تا " صبح سبزوار " به صورت جدی از زاویه نگاه خود به این موضوع بپردازد و اقدام به انتشار مطلبی تحت عنوان "شانتاژ ممنوع" بنماید.
سبزوار نیوز "هم عینا اقدام به انتشار این مطلب نمود. " پیام مخاطب سبزوار نیوز/شانتاژ خبری ممنوع"
جالب اینکه "سلام سربدار" نیز این مطلب را به همین تیتر "شانتاژ ممنوع "عینا در بخش اصلی خود قرار داد و پاسخ به آن را به مخاطبانش واگذار کرد.
به نظر میرسد مدیران این سایت با این اقدام قدرت رسانه ای و تاثیر گذاری خود را به رخ دیگران کشیده و عملا احترام به نظرات دیگران را به نمایش گذاشته اند.
البته این که سلام سربدار به خاطر نوع نگاه خود به مسائل مختلف شهرستان کماکان پر بازدید ترین سایت خبری شهرستان است _که این موضوع به واسطه مشارکت فراوان مخاطبانش در تحلیل اخبار و گزارش ها و نظر به نظر سنجی صورت گرفته از طرف سامانه رصد کاملا مشهود است دلیل بر بی اشکال بودن این سایت و گروه پشتیبانی کننده آن نیست ولی نشان از آن دارد که تحریریه و تصمیم گیران آن تبحر خاصی در مدیریت و هدایت افکار عمومی در جهت ایجاد رشد سیاسی و اجتماعی در آحاد جامعه دارند که امیدواریم از این استعداد در جهت صحیحی استفاده شود.

علاقه مندان میتوانند با استفاده از کلیه کارتهای بانکی عضو شتاب در این راستا اقدام کنند.
برای واریز وجه مورد از منوی "نیت خیر شما" گزینه ی کمک به زلزله زدگان استان آذربایجان شرقی" را انتخاب کنید.
برای این منظور از آدرس زیر استفاده کنید:
http://emdad.ir/epay
آن دارنده ی شغل خطیر،آن نماینده بی نظیر،آن شایسته ی سروری،آن تحصیل کرده ی انگلیس، آن صاحب مناصب کشوری،آن وصلت کننده با مقامات کشوری،آن رهرو راست،آن دوستدار کَته با ماست، مرشد الوکلای شهر مولانا محمد رضا محسنی ثانی - دامت توفیقاته –
در بدو امر که طفلی بیش نبود، سردار جنگ گردید. لیک زمانی که دید این مرتبت ارضایش نمی نماید، چهارگوشه ی زمین خاکی جنگ را بوسید و لباس رزم را آویخته، ردای سیاست به تن نمود که بارها بزرگان قوم به ایشان عرض می نمودند ای شیخ ثانی :
سیاسَت،سیاست ریاسَت،ریاست
Siasat siast riyasat riast
گویی گوش ایشان به این پندها بدهکار نبود. پس همان شب که از جنگ بیرون درآمد کلید مُلک آمل را از شیخ کنی به امانت گرفت.
نقل است که چون به آمل رسید با مرحوم میرزا علی کردان آشنا شد، همو که مدرکش شهره ی خلایق است و برای ما اهل بیهق، نامی ماندگار در شهرستان نمودن جوین و جغتای.

کسی که حمایت سلسله ی صفاریان و علویان و بازاریان دارد
خوشا به حال محسنی چه غم دارد
برخی مغرضین گویند:" وی قارون درون است و کارتل برون" و قارون را با ضعفا کاری نیست. تا این خبر به گوش ملازمان وی رسید، برای وی شعری سرودند با این مضمون:
گنج قارون نداره
مال فراوون نداره
عشق دکتر شهرشه
کرسی مجلس حقشه
وقس علی هذا ...
او را گفتند:" به راست رهنمونی یا به چپ؟" گفت:" به زمانه بستگی دارد." گفتند:" دلیل گرانی مرغ و تخم آن؟" گفت:" آمریکای جهانخوار" گفتند:"علم بهتر است یا ثروت؟" گفت:" قدرت" گفتند:" نظرتان در مورد گرانی های افسار گسیخته" فرمود:"همه چی آرومه من چقدر خوشبختم"!!!
نقل است روزی از وی درباره ی خدمات و دستاوردهایی که در این چند سَنه در دیار بیهق به انجام رسانیده پرسیدند. شیخ بگفتا: دهها بلکه میلیون ها پروژه!!!
خواستند چندی از آنان را ذکرنماید،شیخ ثانی بگفت:" اوووه کی میره این همه راه رو"
و به راستی در عهد او کسی راستگوتر از وی در دیار بیهق نبوده و نخواهد بود. اعلی الله مقامه






اهل بیهق هستم
نسل من بیکارترین مردم این منطقه است
همه مادام العمر
هق هق گریه مان هست بلند
زندگی بی لبخند
نزد ما مثل همان یخچالی ست
که تهی از مرغ است
همه جایش خالی ست
دل یخچالم آری
ز دل مادر من پاکتر است
******
ما اگر بود و نبود خود را
توی این جنگ و جدال چپ و راست
پاک از کف دادیم
دائما می خندیم
ما اگر در رمضان
سنگ بر معده ی خود می بندیم
و سرا پای وجود همه مان می لرزد
در عوض شادترین انسانیم
وقت افطار که شد
جمله مسئولان را
می کنیم از ته دل سخت دعا!!!
در ادامه حضور معترضین حفاری دشت روداب در بخشداری ، نمایندگان معترضین صبح دیروز با فرماندار دیدار کردند.
در این جلسه که بخشدار روداب نیز، حضور داشت معترضین دیدگاههای خود را با فرماندار عنوان نموده فرماندار نیز با ارئه ادله مسائل را تشریح و بررسی نمود.
پس از اتمام جلسه، شم آبادی با حضور در مسجد امام حسین علیه السلام شهر روداب بعد از انجام فریضه نماز ظهر در چند دقیقه نتیجه جلسه را به اطلاع نمازگزاران رساند.
بخشدار روداب سابقه پیگیری مکان یابی جهت انتقال آب به ششتمد را چندین ساله دانست و دغدغه های رودابی ها را مبنی بر اینکه در روستاهای برآباد و شمس آباد آب شرب مناسب نیست و همچنین وضعیت سفره های زیر زمینی مطلوبیتی ندارند را منطقی دانست و اعلام نمود با توجه به قول فرماندار مبنی بر مکان یابی مجدد توسط کارشناسان در صورتی که چاره ای جز حفر چاه در روداب نباشد بحث تقویت سفرهای زیر زمینی را از طریق آبخیز داری و مهار آبهای سطحی و احداث سد انجام خواهد شد
وی افزود: شروع مطالعات آبخیز داری به علت نیاز سفره های زیر زمینی از امسال با بودجه ای معادل 30 میلیون آغاز خواهد شد همچنین با تأمین اعتبار مناسب آغاز به کار پروژه در سال بعد خواهد بود و در مورد ایجاد سد روداب فرماندار پیگیری ویژه ای برای تسریع در تکمیل مطالعات سد روداب دارند،
در خصوص وضعیت آب شمس اباد و برآباد اینگونه بیان داشت : مقرر گردید شروع به کار پروژه برآباد و شمس آباد در دستور کار قرار گیرد و در ادامه گفت که اساسا برنامه آبرسانی به برآباد و شمس آباد و انجام طرح های آبخیز داری و مدیریت آب جزء برنامه های اولویت دار بخش است که از قبل برای آن برنامه ریزی شده است ولی در صورت حفر چاه در روداب اجرای برنامه ها تسریع خواهد یافت.
شم آبادی میزان برداشت آب از دشت روداب را 16 لیتر در ثانیه اعلام نمود.
وی با بیان اینکه تا کنون 2 الی 3 میلیارد هزینه جهت تأمین آب ششتمد صورت پذیرفته و به نتیجه نرسیده است دغدغه مسئولین را صیانت از بیت المال و همچنین جوابگویی به مشکلات مردم را جزء وظایف ذاتی دولت دانست
در پایان با تشکر از صعه صدر مردم از آنها خواستند: معذوریت مدیران را در انجام امورات بدانند، و اطمینان داشته باشند که با توجه به سابقه طولانی برای مکانیابی اقدامات بر اساس نظر کارشناسی انجام می گیرد.
امروز مظلومیت مردم روداب بحد اعلا رسید
امروز مردم روداب راهپیمایی اعتراضی نسبت به حفر چاه اب برای ششتمد در دشت بحران زده روداب داشتند
این راهپیمایی اعتراضی وآرام که به تجمع در بخشداری منتهی شد صدای مردمی بود که از اعمال دوگانه بعضی از مسیولین "یک بام و دو هوا " بستوح آمده بودند!!
تمام کارشناسان دشت روداب را منطقه بحرانی آب در استان وحتی کشوری میدانند اما در تصمیمی تامل برانگیزوسیاسی مجوز حفر تعدادی چاه آب میدهند !!!
اما متاسفانه این صداهای مظلوم در هیچ رسانه ای انعکاس نیافت تا بگوش مسیولین بالا برسدودر حرکتی تعجب انگیز حتی بخشداری روداب عکس هایی که از این تجمع گرفته شده بود را حذف کرد... ! چرا ؟! نمیدانیم
لطفا سیره مولایمان حسین (ع) در پیش گیرید و صدای ما را بگوش مسوولین و کارشناسان امر برسانید و ما را در اثبات حقانیتمان یاری رسانید
ادامه مطلب
چند روز قبل کارشناسان میراث فرهنگی سبزوار در گفت و گویی با سایت میراث آریا اعلام کرده بودند که چشمه آبفشانی در داورزن کشف شده و... که این خبر بر روی برخی از سایت های خبری قرار گرفت بعد از چند روز مسئولان میراث فرهنگی این خبر را تکذیب کرده و گفته اند که در این مخل ترکیدگی لوله آب بوده و ...در این خصوص صبح سبزوار مصاحبه ای با رئیس اداره میراث فرهنگی سبزوار انجام داده که در ذیل می آید. به گفته متین فر رئیس میراث فرهنگی سبزوار در بازرسی به عمل آمده متوجه شدیم این چشمه آبفشان نبوده و کارشناس باستان شناسی و همچنین زمین شناس به اشتباه این محل را چشمه آبفشان عنوان کردند.
وی افزود: براساس گفته چند نفر از اهالی روستای نهالدان این محل حدود یکسال پیش دچار ترکیدگی لوله آب می شودو فوران آن نیز بخاطر شدت جریان آب و هوای موجود در لوله بوده است.
متین فر خاطر نشان کرد: در بررسی اولیه نیز یکی از اهالی منکر وجود لوله انتقال آب در محل شده بود و همین امر وجود آبفشان را تقویت کرده بود.
گفتنی است در خبر منتشره در سایت های خبری آمده بود، آب فشان مذکور در یک ساختار کنگلومرای قرار گرفته که مربوط به دوره چهارم زمین شناسی، دوره معاصر کواترنری است و در سه مرحله آب را تا ارتفاع ۵۰ تا ۶۰ سانتی متری به هوا پرتاب می کند. این آب فشان در ارتفاع ۲۰۰ متری از سطح دریا واقع است که آب آن از عمق ۱۰ هزار متری با تبخیر به بالا می آید.
--------------------------------------------------------------------------------------------------
خبرکشف آبفشان در داورزن که توسط سایت میراث آریا منتشر شد ه به این شرح است
حدود ۲ هفته قبل به طور اتفاقی کشف شد /
یک کارشناس باستان شناسی در اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان سبزوار از کشف چشمه آب فشان مربوط به دوره چهارم زمین شناسی در ارتفاعات بخش داورزن خبر داد.
محمد عبدالله زاده ثانی در گفت وگو با میراث آریا با اعلام اینخبر گفت: نمونه این آب فشان منحصربه فرد که حدود ۲ هفته قبل به طور اتفاقی کشف شد تا کنون در خراسان و منطقه شمال شرق ایران گزارش نشده است.
وی که خود کاشف این آب فشان است در این باره می گوید: آب فشان مذکور در یک ساختار کنگلومرای قرار گرفته که مربوط به دوره چهارم زمین شناسی، دوره معاصر کواترنری است و در سه مرحله آب را تا ارتفاع ۵۰ تا ۶۰ سانتی متری به هوا پرتاب می کند.
عبدالله زاده ثانی افزود: این آب فشان در ارتفاع ۲۰۰ متری از سطح دریا واقع است که آب آن از عمق ۱۰ هزار متری با تبخیر به بالا می آید.
همچنین مسوول اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان سبزوار در این باره به میراث آریا گفت: در گام اول به منظور حفاظت از این چشمه آب فشان درخواست آزادسازی محوطه به شعاع یک کیلومتر از این چشمه کرده ایم.
حشمت الله متین فر خاطرنشان کرد: این زمین هم اکنون در تملک منابع طبیعی است که در پی درخواست یک شخص خصوصی برای استعلام معدن مورد بررسی قرار گرفته که با پیدا شدن این آب فشان امیدواریم با همکاری منابع طبیعی شهرستان، این بخش در مالکیت دولتی باقی بماند تا در مراحل بعد، محوطه سازی، مطالعات و بررسی های کارشناسی درباره این محل صورت گیرد.
به گفته متین فر رئیس میراث فرهنگی سبزوار در بازرسی به عمل آمده متوجه شدیم این چشمه آبفشان نبوده و کارشناس باستان شناسی و همچنین زمین شناس به اشتباه این محل را چشمه آبفشان عنوان کردند.
وی افزود: براساس گفته چند نفر از اهالی روستای نهالدان این محل حدود یکسال پیش دچار ترکیدگی لوله آب می شودو فوران آن نیز بخاطر شدت جریان آب و هوای موجود در لوله بوده است.
متین فر خاطر نشان کرد: در بررسی اولیه نیز یکی از اهالی منکر وجود لوله انتقال آب در محل شده بود و همین امر وجود آبفشان را تقویت کرده بود.
گفتنی است در خبر منتشره در سایت های خبری آمده بود، آب فشان مذکور در یک ساختار کنگلومرای قرار گرفته که مربوط به دوره چهارم زمین شناسی، دوره معاصر کواترنری است و در سه مرحله آب را تا ارتفاع ۵۰ تا ۶۰ سانتی متری به هوا پرتاب می کند. این آب فشان در ارتفاع ۲۰۰ متری از سطح دریا واقع است که آب آن از عمق ۱۰ هزار متری با تبخیر به بالا می آید.
--------------------------------------------------------------------------------------------------
خبرکشف آبفشان در داورزن که توسط سایت میراث آریا منتشر شد ه به این شرح است
حدود ۲ هفته قبل به طور اتفاقی کشف شد /
یک کارشناس باستان شناسی در اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان سبزوار از کشف چشمه آب فشان مربوط به دوره چهارم زمین شناسی در ارتفاعات بخش داورزن خبر داد.
محمد عبدالله زاده ثانی در گفت وگو با میراث آریا با اعلام اینخبر گفت: نمونه این آب فشان منحصربه فرد که حدود ۲ هفته قبل به طور اتفاقی کشف شد تا کنون در خراسان و منطقه شمال شرق ایران گزارش نشده است.
وی که خود کاشف این آب فشان است در این باره می گوید: آب فشان مذکور در یک ساختار کنگلومرای قرار گرفته که مربوط به دوره چهارم زمین شناسی، دوره معاصر کواترنری است و در سه مرحله آب را تا ارتفاع ۵۰ تا ۶۰ سانتی متری به هوا پرتاب می کند.
عبدالله زاده ثانی افزود: این آب فشان در ارتفاع ۲۰۰ متری از سطح دریا واقع است که آب آن از عمق ۱۰ هزار متری با تبخیر به بالا می آید.
همچنین مسوول اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان سبزوار در این باره به میراث آریا گفت: در گام اول به منظور حفاظت از این چشمه آب فشان درخواست آزادسازی محوطه به شعاع یک کیلومتر از این چشمه کرده ایم.
حشمت الله متین فر خاطرنشان کرد: این زمین هم اکنون در تملک منابع طبیعی است که در پی درخواست یک شخص خصوصی برای استعلام معدن مورد بررسی قرار گرفته که با پیدا شدن این آب فشان امیدواریم با همکاری منابع طبیعی شهرستان، این بخش در مالکیت دولتی باقی بماند تا در مراحل بعد، محوطه سازی، مطالعات و بررسی های کارشناسی درباره این محل صورت گیرد.
طبقه بندی: سیاسی، اجتماعی، فرهنگی،
"من برای جلسات ادبی به اکثر شهرهای کشور رفته اند و در بیشتر دانشگاه های کشور شعرخوانی داشته ام و از من تجلیل کرده اند الا شهر خودم سبزوار."
اولین بار این گله استاد سبزواری را پنج شش سال پیش در کنگره شعر دفاع مقدس در دانشگاه شیراز شنیدم. آن هم آهسته و یواشکی، وقتی فهمید من هم ولایتی اش هستم درد دلش باز شد.
راست می گفت، من خودم در برخی از نشست های شعرخوانی و تجلیل دانشگاه های مختلف از او حضور داشتم و بعد خودمان خبر خیلی از نشست های شعرخوانی او را از رادیو پخش کردیم.
گذشت و گذشت تا اینکه اوایل اسفند پارسال خبر نکوداشت استاد سبزواری را در رسانه ها خواندم. اولین حسم خوشحالی بود، خوشحالی از اینکه بالاخره مسئولان زادگاه استاد هم از خواب چندین ساله بیدار شده و در ته صف همه شهرها و دانشگاه ها می خواهند از ایشان تجلیل کنند.
* پرده دوم: تجاهل و عدم پاسخگویی
خوشحالی ما چند روزی بیشتر دوام نیاورد چون اعلام شد بدلیل برگزاری انتخابات
برای همه سوال بود که اولا برگزاری انتخابات چه ارتباطی با برپایی یک نکوداشت دارد، یعنی چون انتخابات است باید همه برنامه ها در سراسر کشور تعطیل شود؟ و ثانیا مگر آقایان مسئولان شهری از قبل نمی دانستند که ۱۲ اسفند انتخابات برگزار می شود که خبر برپایی نکوداشت را یا اصلا اعلام نکنند و یا برای روز مناسبی برنامه ریزی کنند؟ مگر نه اینکه زمان برگزاری انتخابات از چند ماه قبل اعلام شده بود و همه می دانستند؟ آیا این مساله غیر از ناهماهنگی و بی تدبیری را از طرفی و از طرف دیگر ناتوانی آقایان در برگزاری یک نکوداشت را می رساند.
عید گذشت و بعد از عید که همه به سرکارشان برگشتند دوباره اعلام شد که آیین نکوداشت اردیبهشت برگزار خواهد شد. باز دوباره چند روز بعد اعلام شد که به تاخیر افتاده است. بار سوم اعلام شد مراسم خرداد برگزار خواهد شد، خرداد شد و باز آقایان اعلام کردند مراسم نکوداشت استاد بیستم تیر در زادگاهش برپا خواهد شد. هنوز چند روز از تیر نگذشته بود که برای پنجمین بار گفتند مراسم یک هفته عقب افتاده و در آخرین جلسه شورای سیاستگذاری مراسم، برگزاری نکوداشت دیگر برای ۲۶ تیر قطعی قطعی شده است و همه اعضاء با این تاریخ موافقت کرده اند.
بار اول برگزاری انتخابات بهانه برپا نشده مراسم اعلام شد اما آقایان این چند بار به روی خودشان نیاوردند که بگویند این سه چهار بار چرا مراسم عقب افتاده است و اصلا احساس نکردند باید برای مردم توضیح دهند.
اولین سوالی که با دیدن این تاخیرها به ذهن آدم می آید این است که خوب است این نکوداشت مثلا "شورای سیاستگذاری" دارد و همه مسئولان محترم شهری هم عضو آن شورا هستند و گر نه چه می شد؟
* پرده سوم: ناهماهنگی و کم کاری
هر چند همه ترسیده بودند و هنوز هم با دیده تردید نگاه می کردند اما وقتی آقای رضوی دبیر نکوداشت ۱۸ تیر نشست خبری گذاشت و برنامه های مراسم را رسما اعلام کرد کمی دلمان قرص تر شد که که انگار این بار کمی جدی است و بالاخره نکوداشتی خواهیم داشت.
آقای رضوی در نشست خبری اش در سبزوار تاکید کرد: "تاكنون در بسیاری شهرها با برگزاری مراسم نكوداشت از استاد حمید سبزواری تجلیل شده اما این شاعر گرانقدر در شهر خود مهجور مانده است."
روز بعد از برگزاری نشست خبری به مسئول روابط عمومی ستاد برگزای نکوداشت زنگ زدم که مصاحبه ای با آقای رضوی بگیرم. آخر حرف های مان گفت: زمان پخش مصاحبه را به ما خبر بده تا ضبطش کنیم. گفتم: باشه. دوباره تاکید کرد. گفتم: چرا؟ گفت: ما خودمان از نشست خبری چیزی نداریم، چون از دفتر صدا و سیمای سبزوار و استان برای نشست نیامده بودند.
گفتم: چرا؟ با حالت خاصی گفت: چه می دانم.
این اتفاق شاید کوچک باشد اما خیلی چیزها را ثابت می کند و ما را که در این کارها
گذشت و دو سه روز بعد خبر دادند که برای پوشش بهتر مراسم یک نشست خبری هم در تهران گذاشته ایم. خیلی خوشحال شدیم و با جدیت بیشتر موضوع را دنبال کردیم. نشست خبری با حضور خبرنگاران همه رسانه ها (صدا و سیما، خبرگزاری ها و مطبوعات) برگزار شد که نشست خوبی هم بود. اما باز هم از شبکه استان خراسان رضوی کسی نبود. گفتند: نیامده اند. با خودم گفتم اینها که در هر دو نشست نبوده اند چطور می خواهند این مراسم را پوشش بدهند.
البته قبل از نشست تهران از مسئول روابط عمومی ستاد برگزاری نکوداشت پرسیدم: چه کسانی برای نشست می آیند؟
گفت: دبیر نکوداشت، آقای محسنی نماینده شهرمان، آقای محمدیان رئیس دانشگاه حکیم سبزواری، آقای شعبانی فرماندار، آقای عسگری رئیس اداره ارشاد.
راستش تعجب کرده و گفتم: مگر چه خبره؟ اینها برای چه می خواهند بیایند. آقای رضوی که دبیر است بجا، آقای محمدیان که رئیس دانشگاه برگزار کننده است هم بجا اما بقیه برای چه می خواهند بیایند. مثلا آقایان نماینده و فرماندار برای چه می آیند؟ مگر در جلسه کمیسیون مجلس یا جلسه فرمانداری استاد سبزواری شرکت می کند که اینها می خواهند بیایند. همانطور که شرکت استاد سبزواری در این جلسات بی ربط و خنده دار است حضور آنها هم در این جلسه بی ربط و خنده دار است.
گفت: خوب بالاخره مسئولان شهری هستند و کمک کرده اند؟
گفتم: خوب کرده باشند، وظیفه شان است باید کمک کنند. به هر حال اگر بیایند و صحبت هم بکنند ما صحبت هایشان را در رسانه ها کار نمی کنیم چون اصلا ارتباطی ندارد. نه تنها برای این مراسم بلکه در مراسم هایی که در تهران هم برگزار می شود و اگر فرد بی ارتباط با موضوع صحبت کند رسانه ها کار نمی کنند مگر اینکه علت دیگر در بین باشد.
خلاصه بعد از چند بار گفتگوی تلفنی با آقای رضوی دبیر و مسئول روابط عمومی ستاد نکوداشت و صحبت کردن آنها با آقایان، متقاعد کرده بودند که آقایان نیایند هر چند که گرفتاری های خود آقایان هم در نیامدنشان دخیل بود.
* پرده چهارم: بی تدبیری
بعد از نشست خبری تهران باور کردیم که نه، این بار ظاهرا با دفعات قبل فرق می کند و بالاخره نکوداشت برگزار خواهد شد. خبرش را همه رسانه های سراسری کشور (صدا و سیما، خبرگزاری ها و مطبوعات) کار کردند. از روز نشست همه رسانه ها هر روز خبری یا گزارشی یا مطلبی درباره این مراسم کار می کردند. ما از روز نشست مشغول تهیه و تدوین خبرها و گزارش های مربوط به استاد سبزواری و برپایی کنگره شدیم حتی چند خبر و گزارش هم روزهای چهارشنبه، پنج شنبه و شنبه کار کردیم.
ساعت ۱۱ یک شنبه شب ( ۲۴ تیر) تلفنم زنگ خورد، مسئول روابط عمومی ستاد برگزاری نکوداشت بود، گفت: فردا به فرودگاه نروید.
با تعجب گفتم: چرا؟ گفت: یک دیدار با رهبری گذاشته اند برای روز دوشنبه برای همین روز نکوداشت عقب افتاده است.
گفتم: حالا چکار کنیم؟
گفت: ما خودمان هم مانده ایم چه کنیم؟ تقصیر ما هم نیست. البته این را از من نشنیده بگیر چون هنوز خبر به صورت رسمی اعلام نشده فقط من باید به شما خبر می دادم که به فرودگاه نروید.
یک گزارش
گفتم: آقای رضوی خبر بدی شنیدم راسته؟
گفت: متاسفانه بله.
گفتم: این چه وضعیه؟ یک مراسم خیلی معمولی می خواهید برگزار کنید با این همه حاشیه.
او هم دلش پر بود، گفت: چکار کنیم، دست من نیست وقتی آقایان تصمیم می گیرند ما چه می توانیم بکنیم. من اگر دست خودم بود هیچ کدام از این دنگ و فنگ ها پیش نمی آمد. من جشنواره تک بازیگر رضوی را برگزار کردم هیچ مشکلی پیش نیامد چون همه چیزش دست خودمان بود اما این مراسم فقط دست ما نیست. آقایان این چنین تصمیم گرفتند که چون دیدار رهبری می رویم مراسم با تاخیر در یک وقت دیگر برگزار شود.
گفتم: آقایان چه کسانی هستند؟
گفت: نمایندگان، فرماندار، امام جمعه و بقیه.
گفتم: البته این دیدار توفیقی است و خودش سبب خیر است و در کنار همه آن غفلت ها تنها این دیدار می تواند حق استاد سبزواری را ادا کند. اما این دیدارها معمولا قبل از برگزاری نکوداشت ها برگزار می شود چرا شما دیدار را دقیقا روز مراسم نکوداشت انداخته اید؟
گفت: دست ما نبوده از دفتر رهبری خبر داده اند که دوشنبه بیایید. دیروز هم به ما خبر داده اند و ناگهانی شد.
گفتم: کی دیدار را هماهنگ کرده است مگر خبر نداشته که روز دوشنبه مراسم است؟
گفت: حاج آقای عالمی، چرا خبر داشته و از خیلی وقت پیش ما گفتیم که مراسم ۲۶ تیر است اما حالا این در روز انداخته اند دیگر.
گفتم: حالا چه کسانی می خواهند به دیدار بیایند؟
گفت: چی بگم، ده پانزده نفری می شوند.
ابتدا نمی خواست بگوید اما اصرار من داغ دلش را تازه کرد و ادامه داد: نگو، خود استاد سبزواری به اضافه همسر و پسرش از تهران می آیند و بقیه از شهرستان هستند. حاج آقای عالمی، امام جمعه، نماینده های مجلس، فرماندار، آقای جعفری مدیر کل ارشاد استان خراسان رضوی، و چند نفر از ستاد برگزاری نکوداشت.
با تعجب گفتم: اینها برای چه می خواهند بیایند، اصلا اینها در جریان برگزاری نکوداشت بودند؟ مثلا مدیر کل ارشاد استان یا فرماندار و نمایندگان برای چه می آیند؟
با بغض گفت: دست
گفتم: پشت این ها چه کسانی هستند؟
با خنده تلخی گفت: بماند، یکی از دوستان بهم گفت: آقای رضوی می ترسم همه بروند دیدار و تو خودت پشت در بمانی.
گفتم: از این آقایان بپرس اصلا می توانند یک شعر از استاد سبزواری بگویند؟
گفت: دقیقا همین طور است.
گفتم: نکوداشت را سه شنبه یا چهارشنبه برگزار کنید؟
گفت: ما هم همین را گفتیم، دیشب ( شنبه شب) تا ساعت نه شب درباره همین مساله بحث می کردیم اما آقایان همه موافقت کردند که برگزاری نکوداشت به تاخیر بیافتد. چون فرصت هم نیست عملا به بعد ماه رمضان می افتد که آن هم معلوم نیست چه تاریخی باشد.
گفتم: اگر بعد ماه رمضان بیافتد که خیلی دیر می شود و همه کارهای شما هیچ می شود و آن موقع دوباره باید هم چیز را از صفر شروع کنید.
گفت: بله همین طور است، تازه خود بچه های ما هم دیگر انگیزه الان را ندارند.
خلاصه چند دقیقه ای گفتگو کردیم و در نهایت گفتم: به هر حال این کار شما کاملا یک کار غیر حرفه ای و بدی است. شما نشست خبری گذاشته اید و در همه رسانه ها در سطح ملی اعلام شده که مراسم روز ۲۶ تیر ا ست و حالا یک باره تعطیل می شود - آن هم بعد از پنج بار تعویق- خیلی بد است. این تاخیرها اولا بی تدبیری و بی مسئولیتی شما -یعنی همه مسئولان شهر و دست اندرکاران مراسم- را می رساند و ثابت می کند که شما توانایی برگزاری یک مراسم معمولی نکوداشت را برای یکی از مفاخرتان ندارید. این جا شخص خاصی مطرح نیست آنچه در اذهان ماند ناهماهنگی و بی تدبیری"سبزوار" و "مسئولان سبزواری" است.
و ثانیا اگر از همه هزینه های مادی و معنوی که در این چند ماه صرف شده بگذریم، مهم ترین خسارتی که می بینید "بی اعتمادی" به شماست. دیگر کسی و از همه مهم تر رسانه ها به شما اعتماد نخواهند کرد. حاصل این بی اعتمادی را در برنامه های آینده که برگزار می کنید خواهید دید. مثلا ما حتی در برگزاری مراسم نکوداشت بعدی -هر وقت که باشد- دیگر به حرف شما اعتماد نخواهیم کرد و موقع دیدن اخبار شما دست مان می لزرد و این لرزیدن دست در رسانه یعنی اینکه آن خبر استفاده نشود و یا خیلی کم رنگ و دست چندم کار شود.
* پرده آخر: گناه ما
این بود ماجرای غم انگیز برگزاری "نکوداشت استاد حمید سبزواری" از اول تا حالا. از این به بعدش را هم فقط خدا می داند. فقط خدا می داند که آیا با این وضع چنین نکوداشتی بالاخره برگزار
چرا که در پایگاه اداره ارشاد شهرستان سبزوار آمده: "به نظر نمیرسد برگزاری مراسم نکوداشت طی روزهای باقیمانده تا ماه رمضان میسر باشد. به علاوه برگزاری این برنامه در روزهای ماه رمضان نیز ممکن نیست. بنابراین این برنامه به زمان نامعلومی منتقل میشود و برگزارکنندگان امیدوارند نکوداشت حمید سبزواری را بعد از ماه مبارک رمضان در زادگاه این شاعر برگزار کنند."
البته ثبت ملی اشعار استاد سبزواری بعنوان میراث معنوی هم کم و بیش به همین سرنوشت گرفتار است چون قرار بود ثبت آنها به آیین نکوداشت برسد اما نرسید هر چند که خود مراسم هم برگزار نشد.
موضوع را از آقای متین فر رئیس اداره میراث فرهنگی سبزوار که پیگیری کردیم گفت: قرار بوده اواخر تیر جلسه میراث معنوی سازمان میراث برگزار شود اما آن هم به تعویق افتاده و حالا اعلام کردند که این جلسه احتمالا شهریور برگزار می شود، اگر آن جلسه برگزار شود این موضوع در آن جلسه مطرح خواهد شد. حالا هم معاون میراث فرهنگی استان خراسان رضوی تازه گفته: پس از تایید از سوی دفتر ثبت آثار تاریخی سازمان میراث فرهنگی پیشنهاد دادیم که در ایام دهه مبارک فجر در فهرست آثار ملی کشورمان به ثبت برسد."
می توانستم مثل خیلی های دیگر و خیلی مواقع دیگر این بار هم از کنار ماجرا بگذرم اما این بار ماجرا قابل اغماض نبود به سه دلیل؛ اول اینکه پای آبروی شاعر انقلاب اسلامی، استاد حمید سبزواری در میان است.
دوم اینکه حیثیت شهرستان سبزوار در میان است که بخاطر غفلت ها و بی تدبیری های ما دارد خدشه دار می شود.
و دلیل سومی که این ماجرا را قلمی کردم آن بود که از طرفی برگزاری این مراسم محک خوبی برای همه ادعاهای آقایان مسئولان بود و از طرف دیگر میزان تعامل و همکاری و توان مدیریتی حضرات را آشکار کرد و نشان داد که با آن "ادعاها" هنوز خیلی فاصله داریم و برای عملی کردن آن "اگرها" خیلی باید کار کنیم.
الغرض، قرار بود با برگزاری این نکوداشت، شهر سبزوار تاوان گناه چندین سال بی توجهی و تاخیر خود را بپردازد اما انگار به گفته استاد سبزواری و آقای رضوی "شاعر آرمان گرای انقلاب" در شهر خودش از همه جا "مهجورتر" است. این گناه اوست یا گناه ما؟
طبقه بندی: اجتماعی، فرهنگی، سیاسی،
طبقه بندی: شوخی با جراید، رسانه ها و مسولین،
طبقه بندی: شوخی با جراید، رسانه ها و مسولین،
صدای شورا و دهیار بهانگر از توجه نكردن مسولین به مشكلات روستا در آمده...
عباس صالحی عضو شورای روستای بهانگر در بیان به ما گفت:
مسولین شهرستان سبزوار هیچ توجه ای به مشكلات ما روستاها نمی كنند و در طی چندین سال پی گیری در رابطه با ایجاد پلی بر روری رودخانه روستا كه عبور این رودخانه روستا را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم میكندهیچ گونه جوابی دریافت نشده و هر وقت به بخشداری و ادارات مورد نظر مراجعه میشود حرف از نبود بوجه زده میشود .
وی افزود: این پی گیریها تقریبا از حدود بیست سال است كه توسط شوراهای سابق هم انجام گرفته و نامه های فراوانی در این مورد به نهادها و ادارات مختلف زده شده است و اما هیچ یك از اینها تا امروز هیچ حاصلی در بر نداشته و هیچ اقدامی صورت نگرفته است.ایشان از ضروریت این پل سخن گفت و اضافه كرد كه این پل در روزهای زیادی از سال كه در این رودخانه سیل جاریست و متاسفانه به دلیل عبور این رودخانه از وسط روستا راههای عبور و مرور به طرف دیگر روستا كه راه ارتباطی روستا از آن طرف می گذرد را نا ممكن میسازد و این قضیه می تواند حتی در برخی از شرایط بد برای اهالی محترم روستا حیاتی و جانی باشد و در این سالها شاهد بودیم كه همیشه بخاطر بروز سیل در این رودخانه كه چند ماه سال خروشان هست باعث شده كه دانش آموزان یا حتی اگر كسی مریض یا بیمار شده باشد و نیاز به حمل به بیمارستانرا داشته باشد به دلیل سیل امكان رد شدن ندارد و باید جان اهالی همیشه برای این قضیه در خطر جدی باشد .
آقای صالحی گفت: همچین مشكلاتی در قدیم و تا الان بخاطر كوتاهی مسولان و رفع نكردن این مشكل این روستا فراوان بوده و حتی در مواقعی اهالی برای رد شدن از این رودخانه بخاطر اجبار داشتن تا پای از دست دادن جان خود پیش رفت اند. و روزهای بیشماری دانش آموزان این روستا به همین دلیل نتوانستند در سركلاسهای خود چه در روستا و چه در روستاهای مجاور حاضر شوند.
و تقاضای این جانب و اهالی این روستا از بخشداری و اداره راه و ترابری این است كه به مشكلات این روستا رسیدگی شود و مردم این روستا را با حسن نیت خود در مردم سالاری این دولت و اهمیت به روستایان در پی داشته باشد .
ایشان بیان كردند : كه حتی در طی سفرهای آقای رئیس جمهوری به شهرستاندر هر نوبت شورا نامه ای را تهیه و به دست این مسئول هم رسانده و دستور این كار را هم تایید كرده اند اما با مراجعه مكرر شورا هر بار مسولان مربوطه اعلام نداشتن بوجه برای صرف این كار كرده اند.
آقای صالحی شورای روستای بهانگر در آخر رسیدگی اداره راه و ترابری به این مسئله مهم برای حفظ آرامش مردم رو خوستار است و از این اداره محترم انتظار جوابگوی و انجام این پروزه را تقاضا دارد. شورا روستا چند نمونه از نامه های كه برای اداره راه و ترابری و ریاست جمهور و بخشداری تهیه و فرستاده شده بود را در اختیار ما قرار داد كه ما ترجیحا آخرین نامه های كه برای ریاست جمهوری و راه و ترابری شهرستان سبزوار فرستاده شده است را برای خوانندگان عزیز می گذاریم.
و در آخر از شورای محترم روستای بهانگر به ویژه جناب آقای عباس صالحی بابت تمام تلاشهای بی دریغی كه برای روستا می كشند و از این كه برای اطلاع رسانی به مردم و اهالی و خواستهای مردم با ما همكاری داشتند و ما را در جریان این مشكلات قرار دادند صمیمانه تشكر و قدردانی میكنیم.
و وبلاگ روستای بهانگر از اداره راه و ترابری شهرستان سبزوار تقاضای پاسخگوی به این امر و انجام درخواست تقاضای اهالی محترم روستای بهانگر را دارد و خواهشمندیم كه به مشكلات مردم روستا اهمیت داده و آنها را نادیده نگیرندچون حق این مردم روستا بیش از اینهاست. و تقاضای پاسخگوی به مردم را از مسئولین داریم.
